چطور تیم‌های کوچک هم می‌توانند مثل یک آژانس حرفه‌ای سئو کار کنند؟

بیشتر تیم‌های مارکتینگ و تولید محتوا با یک چالش تکراری روبه‌رو هستند؛ ایده زیاد است، ابزار زیاد است، اما هیچ‌چیز در یک سیستم منسجم قرار ندارد. نتیجه این می‌شود که بخشی از کار در ابزارهای مدیریت پروژه، بخشی در فایل‌های پراکنده و بخش مهمی در ذهن افراد می‌ماند.

در عمل این یعنی در پایان هر فصل، هیچ‌کس تصویر دقیقی از این ندارد که چه تعداد تسک فنی انجام شده، کدام محتوا واقعا منتشر شده و کدام صفحه روی چه KPIای باید سنجیده شود. اینجا است که داشتن چند منبع ساده اما استاندارد برای سئو می‌تواند کل بازی را عوض کند.

سئو وقتی جواب می‌دهد که ابزارش ساده و قابل اجرا باشد

اگر بین تیم‌های مختلف بگردید، تقریبا همه یک‌سری ابزار سئو نصب کرده‌اند، حداقل یک ابزار مانیتورینگ دارند و هر ماه هم چند گزارش مختلف تولید می‌شود. مشکل اینجاست که بیشتر این خروجی‌ها مستقیما وارد تصمیم‌گیری روزمره نمی‌شود. نه توسعه‌دهنده‌ها می‌دانند دقیقا کدام باگ فنی مهم‌تر است، نه نویسنده‌ها می‌دانند کدام موضوع را باید جلو بیندازند و نه مدیر مارکتینگ می‌تواند بین تمام نمودارها یک «داستان قابل فهم» برای سئو تعریف کند.

در سال‌های اخیر، برخی متخصص‌ها به جای این‌که دنبال ابزار جدید باشند، سراغ طراحی قالب‌ها و شیت‌هایی رفته‌اند که کار را در سطح «برنامه‌ریزی و اجرا» ساده می‌کند. چند فایل درست‌طراحی‌شده می‌تواند کاری کند که تیم بدون اضافه کردن ابزار جدید، از همین فردا روی یک سیستم مشترک کار کند.

یک صفحه جمع‌وجور برای منابع رایگان سئو

در همین فضا، بعضی‌ها تجربه چند سال کار خودشان را به شکل منابع قابل دانلود منتشر کرده‌اند؛ از چک‌لیست‌های فنی گرفته تا قالب‌های KPI و بردهای برنامه‌ریزی محتوا. یکی از نمونه‌های جالب، صفحه‌ای است که مجموعه‌ای از این ابزارها را در قالب شیت و تمپلیت در اختیار تیم‌ها قرار می‌دهد: منابع رایگان سئو . هدف از این صفحه، جمع‌کردن ابزارهایی است که در پروژه‌های واقعی تست شده‌اند و تیم‌ها بتوانند مستقیم آن‌ها را وارد گردش کار خودشان کنند، نه این‌که فقط «دانلود» شوند و کنار بروند.

در این صفحه سه دسته منبع اصلی می‌بینید: یک چک‌لیست سئوی تکنیکال، یک قالب KPI و گزارش‌دهی و یک برد برنامه‌ریزی محتوا. هرکدام طوری طراحی شده‌اند که بتوانند به‌تنهایی استفاده شوند، اما وقتی کنار هم قرار می‌گیرند یک فریم‌ورک کامل برای برنامه‌ریزی و اجرای سئو می‌سازند.

کنار این ابزارها، استفاده از داده‌های رسمی Google Search Console برای تحلیل کلیک، ایمپرشن و جایگاه، و همچنین مطالعه کیس‌استادی‌ها و مقالات آموزشی در وبلاگ Ahrefs کمک می‌کند خروجی همین شیت‌ها از سطح «ثبت اطلاعات» به سطح بینش و تصمیم‌گیری برسد.

چک‌لیست سئوی تکنیکال؛ نقطه شروع قبل از هر کار دیگر

بیشتر مشکلات سئو از جایی شروع می‌شود که پایه فنی سایت درست نیست؛ صفحات مهم در دسترس کراولرها نیستند، بودجه خزش هدر می‌رود، نسخه موبایل تجربه خوبی نمی‌دهد یا ساختار URLها شلوغ و غیرقابل پیش‌بینی است. قبل از این‌که روی کلمات کلیدی، محتوا یا لینک‌سازی سرمایه‌گذاری شود، لازم است یک‌بار این زیرساخت به شکل سیستماتیک بررسی شود.

یک چک‌لیست تکنیکال خوب باید چند ویژگی داشته باشد: قابل اسکن باشد، بشود آن را به راحتی با تیم توسعه به اشتراک گذاشت، و بتوان هر آیتم را به یک تسک قابل اجرا تبدیل کرد. وقتی این چک‌لیست در قالب فایل اکسل یا گوگل شیت باشد، می‌توان برای هر ردیف وضعیت، مسئول، توضیح فنی و لینک مستندات اضافه کرد و آن را مستقیما وارد ابزار مدیریت پروژه کرد.

چطور از چک‌لیست در پروژه واقعی استفاده می‌شود؟

معمولا در آغاز پروژه، سایت یک‌بار با این چک‌لیست اسکن می‌شود و خروجی آن به سه دسته تقسیم می‌گردد: موارد سبز که مشکلی ندارند، موارد زرد که باید در فرصت مناسب بررسی شوند و موارد قرمز که یا ریسک جدی برای عملکرد ارگانیک دارند یا روی تجربه کاربر تاثیر مستقیم می‌گذارند.

بعد از این مرحله، ردیف‌های قرمز و بخشی از زردها به صورت تسک‌های مشخص وارد بک‌لاگ توسعه یا تیم فنی می‌شود و می‌توان در اسپرینت‌های بعدی روی بستن آن‌ها تمرکز کرد بدون این‌که چیزی از قلم بیفتد یا فراموش شود.

قالب KPI سئو؛ حذف گزارش‌های پر از عدد و بدون تصمیم

مشکل رایج بعدی، گزارش‌هایی است که پر از شاخص هستند اما به تصمیم منتهی نمی‌شوند. هر ابزار، یک‌سری متریک خاص خود را دارد و اگر همه این‌ها را کنار هم بگذاریم، به‌جای شفافیت، بیشتر با «نویز» طرف خواهیم بود. برای همین نیاز به یک قالب KPI داریم که فقط تعداد محدودی شاخص اصلی را دنبال کند.

در یک شیت KPI خوب، معمولا این موارد مشخص می‌شود: هدف‌های سه تا شش ماهه، چند متریک اصلی مثل لید یا سفارش ارگانیک، چند متریک حمایتی مثل ترافیک، کلیک و ایمپرشن، و در نهایت توضیح کوتاهی که نشان می‌دهد در هر دوره چه اتفاقی افتاده است. وقتی این قالب با ساختار قیف بازاریابی هماهنگ باشد، خواندن آن برای مدیران غیر فنی هم ساده می‌شود و می‌توان از دل آن تصمیم‌های مشخص بیرون کشید.

نمونه سناریوی استفاده از قالب KPI

فرض کنید برای سه ماه آینده، هدف اصلی شما افزایش ثبت‌نام ارگانیک روی دو لندینگ مشخص است. در قالب KPI برای هر ماه، تعداد کلیک، نرخ تبدیل، سهم ترافیک ارگانیک و چند متریک رفتاری مربوط به این صفحات ثبت می‌شود. در کنار این اعداد، ستون «توضیح» اجازه می‌دهد در دو سه خط توضیح دهید که چه تغییری انجام شده و این تغییر چه اثری روی روند داشته است.

بعد از چند دوره، یک تاریخچه فشرده اما قابل فهم به دست می‌آید که می‌توانید آن را در جلسات با بنیان‌گذار یا مدیر مارکتینگ به اشتراک بگذارید و به جای نمایش اسلایدهای متعدد، روی چند عدد مهم و چند تصمیم مشخص تمرکز کنید.

برد برنامه‌ریزی محتوا؛ اتصال کلمه کلیدی به اجرا

حتی اگر استراتژی کلمات کلیدی و KPIها درست تعریف شده باشد، بدون یک برد محتوای شفاف، کار روی زمین می‌ماند. تیم تولید محتوا باید بداند برای هر کلمه کلیدی، چه صفحه‌ای در حال ساخت است، در چه مرحله‌ای قرار دارد و چه زمانی منتشر می‌شود.

برد برنامه‌ریزی محتوا معمولاً ستونی برای وضعیت دارد (مثل ایده، در حال بریف، در حال تولید، در حال بازبینی، منتشر شده، در حال اندازه‌گیری) و برای هر کارت، اطلاعاتی مثل کلمه کلیدی، نوع محتوا، کلاستر موضوعی، مسئول و KPI هدف ثبت می‌شود. اگر این برد در قالب یک شیت یا ابزار ساده‌ای مثل Notion طراحی شود، همه افراد تیم – از نویسنده تا مدیر محصول – تصویر مشترکی از وضعیت محتوا خواهند داشت.

چطور برد محتوا را به اهداف سئو وصل کنیم؟

بهترین کار این است که برای هر کارت، یک «هدف» مشخص شود؛ مثلا افزایش ترافیک روی کلمه خاص، پوشش یک گپ محتوایی یا حمایت از صفحه محصول. در بردهای حرفه‌ای، ستون‌هایی مثل «کلمه کلیدی اصلی»، «صفحه هدف» و «KPI مرتبط» کمک می‌کند هیچ محتوایی بدون ارتباط با استراتژی بالادستی تولید نشود.

وقتی محتوا منتشر شد و داده‌های اولیه از سرچ کنسول و آنالیتیکس وارد می‌شود، می‌توان وضعیت کارت را روی «در حال اندازه‌گیری» گذاشت و در همان برد، یادداشت‌هایی درباره عملکرد واقعی آن نوشت تا در به‌روزرسانی‌های بعدی، تصمیم‌گیری ساده‌تر باشد.

وقتی این سه ابزار کنار هم قرار می‌گیرند چه اتفاقی می‌افتد؟

اگر از بیرون به این سه منبع نگاه کنیم، هرکدام یک بخش از مسئله را حل می‌کند: چک‌لیست تکنیکال زیرساخت را تمیز می‌کند، قالب KPI تعریف می‌کند «خوب» دقیقا یعنی چه و برد محتوا تضمین می‌کند که خروجی تیم با این اهداف هماهنگ پیش برود. اما ارزش اصلی زمانی دیده می‌شود که این سه در یک گردش کار واحد کنار هم قرار بگیرند.

یک سناریوی رایج این است که تیم ابتدا با چک‌لیست فنی، بدهی‌های سئوی سایت را شناسایی می‌کند و موارد بحرانی را وارد بک‌لاگ توسعه می‌کند. در گام بعد، بر اساس وضعیت فعلی و اهداف کسب‌وکار، چند KPI اصلی انتخاب می‌شود و در قالب مخصوص KPI ثبت می‌گردد. سپس تقویم محتوا و برد اجرایی بر اساس همین KPIها طراحی می‌شود تا هر مقاله و صفحه جدید، از ابتدا با یک هدف مشخص نوشته شود.

چرا منابع رایگان سئو می‌تواند نقطه شروع خوبی باشد؟

بسیاری از تیم‌ها به‌خاطر محدودیت بودجه، نمی‌توانند از همان ابتدا روی راهکارهای سفارشی یا ابزارهای گران‌قیمت سرمایه‌گذاری کنند. منابع رایگان اما عملی – مثل همان شیت‌ها و قالب‌هایی که در صفحه منابع رایگان سئو منتشر شده – اجازه می‌دهد قبل از هر تصمیم بزرگ، یک نسخه مینیمال اما استاندارد از سیستم سئو را روی تیم اجرا کنند.

این ابزارها را می‌توان به‌راحتی شخصی‌سازی کرد؛ مثلا برای هر حوزه کاری ستون‌های مخصوص آن صنعت را اضافه کرد، یا برای هر تیم، سطح جزئیات را کم و زیاد کرد. نکته مهم این است که تیم مجبور نیست «از صفر» فکر کند؛ یک ساختار تست‌شده در اختیار دارد که می‌تواند روی آن اصلاحات خود را انجام دهد.

چطور از امروز سیستم سئوی خودتان را بسازید؟

اگر تا امروز سئو بیشتر شبیه مجموعه‌ای از کارهای پراکنده بوده تا یک سیستم، می‌توانید از همین هفته سه کار ساده انجام دهید:

  • یک چک‌لیست تکنیکال انتخاب کنید و وضعیت فعلی سایت را در آن ثبت کنید.
  • یک شیت KPI بسازید و فقط چند شاخص کلیدی را برای سه ماه آینده انتخاب کنید.
  • برای محتوا، بردی طراحی کنید که روی آن وضعیت هر صفحه و مسئول آن مشخص باشد.

اگر ترجیح می‌دهید به جای طراحی این ساختارها از صفر، از قالب‌هایی استفاده کنید که قبلاً در پروژه‌های واقعی آزموده شده‌اند، می‌توانید سری به مجموعه ابزارهایی بزنید که به‌صورت رایگان در اختیار تیم‌ها قرار گرفته است. این کار، راه‌اندازی یک سیستم قابل اتکا برای سئو را از یک پروژه سنگین چندماهه، به چند ساعت تنظیم و شخصی‌سازی تبدیل می‌کند.

در نهایت، سئو زمانی نتیجه می‌دهد که هم تیم فنی، هم محتوا و هم مدیریت، روی یک تصویر مشترک از «مسیر» و «هدف» توافق داشته باشند. داشتن چند منبع ساده اما درست‌طراحی‌شده برای سئو، یکی از سریع‌ترین راه‌ها برای رسیدن به همین تصویر مشترک است؛ بدون آن‌که لازم باشد همه چیز را از نو اختراع کنید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *