حمله خون‌آشام چیست؟ در دنیای ارزهای دیجیتال یک الگوی تهاجمی است که در تلاش برای تضعیف یا تخلیه منابع حیاتی یک شبکه رمزارزی، به وجود می‌آید. این الگو ابتدا به عنوان یک مفهوم مرتبط با شبکه‌های حسگر بی‌سیم معرفی شد، اما با گذر زمان، وارد عرصهٔ رمزارزها شده و تبدیل به یک استراتژی تهاجمی در این حوزه شده است. ( برای درک بهتر این مطلب، مقاله بلاکچین چیست را مطالعه بفرمایید)

در این نوع حمله، مهاجم با استفاده از انرژی یک نود (یا گره) از شبکه، سعی در تخلیه کردن آن نود از منابع یا اجرای وظایف مورد نیاز دارد. این عمل به منظور افزایش کارآیی یا کسب جایگاه بهتر در شبکه صورت می‌گیرد. با این حمله، نودهای هدف به صورت بلااستفاده یا ناکارآمد می‌شوند، که باعث کاهش عملکرد کلی شبکه می‌شود.

حمله خون‌آشام در حوزهٔ ارزهای دیجیتال به عنوان یک استراتژی تهاجمی بازاریابی مطرح می‌شود. به عبارت دیگر، این حمله به عنوان یک راهبرد جهت حاکمیت بر بازار رمزارزها و به دست آوردن جایگاهی برتر بر رقبا استفاده می‌شود. شرکت پارسیان کریپتو در این مقاله، نقشه‌ای جامع از حمله خون‌آشام را ارائه می‌دهد و به جزئیات انواع این حمله پرداخته و تفاوت‌های آن با سایر حملات معمول در حوزه رمزارزها را بررسی می‌نماید.

برخی از مواردی که در مقاله بررسی می‌شوند، شامل مزایا و معایب حمله خون‌آشام، پیامدهای آن بر شبکه‌های رمزارزی، و راهکارهایی برای پیشگیری از این نوع حملات است. همچنین، مطالب مرتبط با نمونه‌های واقعی حمله خون‌آشام در ارزهای دیجیتال نیز به تفصیل مورد بررسی قرار می‌گیرد.

در نهایت، پارسیان کریپتو با ارائه نمونه‌هایی واقعی از حمله خون‌آشام در دنیای ارزهای دیجیتال، خوانندگان را با آخرین تحولات و رویدادهای این حوزه آشنا می‌کند و ایشان را به هوشیاری و اتخاذ تدابیر امنیتی در مقابل اینگونه تهدیدات تشویق می‌کند. با پیگیری این مقاله، در جریان آخرین تحولات حوزه رمزارزها و ارزهای دیجیتال قرار خواهید گرفت.

حمله خون‌آشام در دنیای امور مالی غیرمتمرکز یا DeFi و توکن‌های غیرمثلی NFTs به عنوان یک پدیدهٔ استراتژیک و مهم، زمانی رخ می‌دهد که یک پروژه یا پروتکل جدید رمزارزی با جذابیت‌های ویژه نسبت به پروژه اصلی، به بازار عرضه می‌شود. این جذابیت‌ها معمولاً از طریق فورک یا تغییرات جذری در پروژه‌های بلاکچینی معتبر، مانند افزایش کیفیت خدمات، کاهش هزینه‌ها، یا بهبود امکانات، به نمایش در می‌آیند.

در این حمله، مهاجم با ارائه مزایای بهتر به کاربران، سعی در جلب نقدینگی و مشارکت آنان در پروژه جدید دارد. این مزایا می‌توانند شامل پاداش‌های اقتصادی، تخفیف‌ها، یا امکانات ویژه باشند. همچنین، توکن‌های جدید این پروژه‌ها اغلب در ابتدای عرضه با قیمت پایین‌تری عرضه می‌شوند که این موضوع نقدینگی کاربران را به سوی آن‌ها جلب می‌کند.

علاوه بر این، حمله خون‌آشام به دنبال کاهش قابل‌توجه نقدینگی پروژه رقیب می‌گردد. با جلب کاربران از پروژه اصلی به پروژه جدید، این حمله می‌تواند باعث کاهش استقبال و سرمایه‌گذاری در پروژه اصلی شود. در برخی موارد حتی ممکن است پروژه نوپا رقیب خود را به نابودی کشانده و جایگاه آن را کاملًا تصاحب کند. این اتفاق معمولاً به دلیل جذابیت بیشتر پروژه جدید برای کاربران، به ویژه اگر ارائه دهنده آن توانایی رفع نقائص و نیازهای بازار را داشته باشد، رخ می‌دهد.

پروژه‌هایی که در اینگونه حملات موفق می‌شوند، اغلب موفقیت خود را به بهبود‌های مستمر و شناخت دقیق از نیازهای کاربران، همچنین توانایی اطلاعاتی و تکنیکی درکار معاملات رمزارزی افراد بدهند. برعکس، پروژه‌هایی که نتوانند به این نیازها پاسخ دهند، ممکن است در معرض خطر حمله خون‌آشام قرار گیرند و با تراژدی مواجه شوند. به همین دلیل، ارتقاء به‌روزرسانی‌ها و پیشرفت‌های مداوم در عرصهٔ ارزهای دیجیتال از اهمیت بسیاری برخوردار است.

پیشنهاد: شما می توانید نمودار تکنیکال و قیمت ارزهای دیجیتال، از جمله قیمت بیت کوین  را در پارسیان کریپتو مشاهده کنید.

انواع حمله خون آشام

در زمینهٔ شبکه‌های حسگر بی‌سیم، دو نوع حمله خون‌آشام به نام‌های “استرچ” (Stretch) و “کاروسل” (Carousel) مشهورند. در حمله استرچ، مهاجمان مسیرهای طولانی و اشتباهی را ایجاد می‌کنند تا گره‌های شبکه را گمراه کنند. این حمله با افزایش طول مسیر باعث می‌شود گره‌ها به پردازش آن مشغول شوند و انرژی خود را از دست بدهند. در حمله کاروسل، مهاجمان یک مسیر معمولی را به نحوی نمایش می‌دهند که گره‌ها آن را به صورت حلقه‌های متوالی مشاهده کرده و بارها و بارها آن را پردازش می‌کنند.

اما در حوزهٔ ارز دیجیتال، تعریف حمله خون‌آشام به گونه‌ای است که انواع مختلفی از آن ممکن است وجود داشته باشد. این تعریف متغیر بوده و انواع حمله می‌توانند متنوع باشند. امروزه، اکثر پروتکل‌های دیفای و NFT تجربه حملات خون‌آشام را داشته یا خود در آن‌ها نقش داشته‌اند.

برخی از انواع حمله خون‌آشام در ارزهای دیجیتال عبارتند از:

فورک کد: در این نوع حمله، یک توسعه‌دهنده با تغییرات در پروژه‌ای موجود، یک پروژه جدید را ایجاد کرده و قابلیت‌ها و ویژگی‌های بهتری را اضافه می‌کند. این اقدام باعث جلب کاربران به سمت پروژه جدید می‌شود، مثل فورک سوشی سواپ از پروژه پنکیک سواپ.

ایردراپ: در این نوع حمله، توسعه‌دهندگان پروژه‌های جدید با ارائه ایردراپ‌ها، کاربران را از پروژه‌های رقیب جلب می‌کنند. به عنوان مثال، ایردراپ رمزارز UNI توسط پروژه یونی سواپ.

پلن‌های جذب نقدینگی: در این حمله، تیم یک پروژه جدید با پیشنهاد‌های سودآورتر، تامین‌کنندگان استخرهای نقدینگی پروژه‌های رقیب را به سمت خود جلب می‌کند.

این انواع حملات نشان‌دهنده تقابل فعال در دنیای ارزهای دیجیتال برای جلب توجه و حفظ کاربران هستند. توسعه‌دهندگان با استفاده از استراتژی‌های مبتکرانه خود، به دنبال تصاحب جایگاه در بازار و جذب سرمایه‌گذاری‌ها هستند.

مقایسه حمله خون آشام با سایر حملات در ارز دیجیتال

حمله خون آشام در دنیای ارز دیجیتال به طور قابل توجهی از حملات کلاه سیاه یا کلاه خاکستری متفاوت است و به عنوان یک نوع رقابت به شمار می‌آید، حتی اگر واژه “حمله” در تعبیر این پدیده به چشم بخورد. این نوع رقابت به صورت قانونی انجام می‌شود و از استراتژی‌های کلاه سفید برای جلب نقدینگی، کاربران و حجم معاملات استفاده می‌کند.

علاوه بر حوزه‌های معمول هک و فیشینگ، حملات ظریف‌تری نیز در دنیای رمزارز وجود دارد. برخی از معروف‌ترین این حملات به شرح زیر است.

حملات سیبیل (Sybil Attacks): این حمله شامل ایجاد چندین هویت جعلی برای دستکاری یک سیستم است. در دیفای، این حمله می‌تواند به شکل تامین‌کنندگان نقدینگی جعلی ظاهر شود یا برای کنترل یک سازمان مستقل غیرمتمرکز (DAO) استفاده گردد.

حملات فرانت رانینگ (Front-running Attacks): این حمله شامل بهره‌برداری از تاخیر زمانی بین ارسال تراکنش و پردازش آن است. در دیفای، این حمله ممکن است به شکل سفارش مجدد (MEV) اتفاق بیافتد.

حملات اینسایدر یا خودی (Insider Attacks): این حمله به افرادی اشاره دارد که از امتیاز دسترسی خود سوءاستفاده می‌کنند، مثلاً توسعه‌دهنده‌ای که راه نفوذی را در یک قرارداد هوشمند به صورت تعمدی باقی می‌گذارد.

حملات ۵۱ درصدی (51% Attacks): این حملات زمانی اتفاق می‌افتند که گروهی از مهاجمان به موقت کنترل ۵۱ درصد از نرخ هش یک شبکه را به دست می‌آورند و به دابل اسپندینگ مشغول می‌شوند.  مقاله حمله 51% چیست در رابطه با این حمله اطلاعات کاملی به شما عزیزان می دهد.

تفاوت این نوع حمله با حملات سیاه یا خاکستری این است که از روی استراتژی‌های کلاه سفید برای جلب توجه و جلب منابع مختلف استفاده می‌کند. این در حالی است که حملات سیاه یا خاکستری از روش‌هایی چون هک و دستکاری بهره‌مند می‌شوند.

چه کسانی هدف حمله خون آشام قرار می‌گیرند؟

حمله خون آشام در دنیای ارز دیجیتال و حوزهٔ اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز (DApps) یک پدیده نسبتاً رایج است. اما در صورتی که برخی از پروژه‌های خاص هدف اصلی این نوع حمله قرار گیرند، به احتمال زیاد ممکن است قربانی آن شوند.

هر پروژه‌ای که وابستگی زیادی به جذب کاربر و نقدینگی داشته باشد، در برابر حملات خون آشام آسیب‌پذیر است. صرافی‌های غیرمتمرکز (DEX)، بازارهای ان‌اف‌تی (NFT)، ییلد فارم‌ها و هر پروژه دیگری که استخر نقدینگی دارد، جزء اهداف مناسب برای حمله خون آشام به شمار می‌آیند.

ویژگی‌هایی که باعث می‌شود یک پروژه در معرض حمله خون آشام قرار بگیرد عبارتند از:

نقدینگی زیاد: پروژه‌هایی که نقدینگی زیادی دارند، هدفی جذاب برای حملات خون‌آشام هستند؛ زیرا داشتن یک استخر بزرگ از سرمایه برای مهاجمان ارزش زیادی دارد.

پایگاه کاربری مستحکم: پروژه‌هایی که کاربران زیادی دارند، نیز در برابر این حملات آسیب‌پذیر هستند؛ زیرا این کاربران دارای یک جامعه هستند که مهاجمان می‌توانند به آن نفوذ کنند.

کارمزدهای بالا: پروژه‌هایی که برای ارائه خدمات به کاربران، کارمزد بالایی از آن‌ها می‌گیرند، بسیار آسیب‌پذیر هستند؛ زیرا مهاجمان با پیشنهاد کارمزد کمتر می‌توانند نظر کاربران را جلب کنند.

عدم نوآوری: پروژه‌هایی که هیچ ابتکاری به خرج نمی‌دهند و ویژگی‌های جدیدی به کارشان اضافه نمی‌کنند، نمی‌توانند به کاربران انگیزه وفاداری بدهند. این کاربران به احتمال زیاد، تحت تاثیر ویژگی‌های متنوع پروژه‌های رقیب قرار گرفته و به آن‌ها می‌پیوندند.

نحوه به کارگیری حمله خون آشام در ارز دیجیتال

حالا که با مفهوم حمله خون آشام آشنا شدیم و پروژه‌های هدف این حمله را شناختیم، به نکاتی که در مورد نحوه اجرای این حمله و مراحل آن باید در نظر گرفته شوند، می‌پردازیم:

شناسایی پلتفرم‌های هدف: اولین گام در انجام حمله خون آشام، شناسایی پلتفرم‌های هدف است. این شناسایی نیازمند تحلیل دقیق اکوسیستم ارز دیجیتال و تعیین پروژه‌هایی است که به دنبال جذب کاربران و نقدینگی هستند.

پیشنهاد مشوق‌های بیشتر: برای جلب کاربران به پلتفرم هدف، مشوق‌های بیشتری ارائه دهید. ایردراپ‌ها و روش‌های بازاریابی مؤثر را برای آگاه‌سازی کامیونیتی هدف از پلتفرم جدید بهره ببرید.

معرفی استخرهای نقدینگی جدید: با معرفی استخرهای نقدینگی جدید در پلتفرم، تدریجی پیشنهادات را گسترش دهید و به کاربران این اطمینان را بدهید که مشارکت در پروژه جدید ارزش افزوده دارد.

افزایش نقدینگی و حجم معاملات: با ارتقاء استخرهای نقدینگی و ترویج معاملات در پلتفرم جدید، هدف اصلی حمله خون آشام یعنی افزایش نقدینگی و جلب کاربران را پیگیری کنید.

گرچه این استراتژی ممکن است در جلب کاربران و افزایش نقدینگی تأثیرگذار باشد، اما این رویکرد اخلاقی نمی‌باشد و می‌تواند بر سلامت اکوسیستم کلی تأثیر بگذارد. این موضوع ممکن است منجر به رقابت غیرسالم و افت اعتماد کاربران به پروژه‌های ارز دیجیتال شود. همچنین، رقابت زیاد ممکن است باعث از بین رفتن پروژه‌های قدیمی که ابتکاری به خرج نداده و تنها به ارائه پاداش به کاربران خود می‌پردازند، گردد. در قسمت بعدی به بررسی مزایا و معایب حمله خون آشام می‌پردازیم.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *